سرمستی
اگرش قصه ی سرمستی من باور نیست***
گو: بیا و خبر از مردم هشیار بپرس
|
|
||
چیزی که امروز از زندگی فهمیدم، درد بود... دردی که مدام باید به دوش بکشم... دردی به نام "بودن" دردی مدام...دردی نفهمیدنی...دردی نرفتنی.... امروز دوباره فهمیدم که درد اصلی خودم هستم. من با بودنم دردناک شده ام... من دردی هستم در قالب "بودن" دیروز...امروز...فردا...مدام این درد را به خاطرم می آورند.... موضوع مطلب : آنکه گریان به سر خاک من آمد چون شمع کاش در زندگی از خاک مرا برمیداشت.....
کاش تا دیر نشده به یاری هم بشتابیم... اینجا که اسمش زمین است، فقط برای به بار نشستن کاشته های من و توست... برای به درد هم خوردن است... برای با هم بودن... به خدا عشق ورزیدن... یاری همدیگر برای رسیدن به حق... اینجا کاش ماها زودتر به فکر همدیگر بیفتیم... کاش تا دیر نشده..... موضوع مطلب : دوشنبه 92 شهریور 4 :: 3:1 صبح :: نویسنده : فاطمه
سرمست تر می شوم وقتی میبینم با تمام فراموشی هایم... تو در کنار منی ( و هو معکم اینما کنتم )
موضوع مطلب : شادکردن دل آدم ها خیلی لذت دارد، مخصوصا وقتی که بدانی از شدت غم به تو روی آورده اند.... وقتی هم تو کوه غم باشی، هم او... و هیچکدامتان به روی هم نیاورید دردهارا... فقط چند لحظه بی هیچ اندیشه ی غمی برای هم از خوشی ها بگویید... از آرزوهایی که دارید... از دنیای قشنگی که میخواهید داشته باشید... آری، فقط برای چند لحظه به خاطر کسی خوش بودن، خیلی لذت دارد... خیلی... سرمست میشوم گاهی از این لذت..... موضوع مطلب : |
آرشیو وبلاگ
آخرین مطالب
پیوندها
پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
****شهرستان بجنورد**** بیصدا ترازسکوت... تراوشات یک ذهن زیبا داریوش آریا شــــــهدای روستای مـــکـــی کوهسرخ *bad boy* شهریار کوچه ها در آغوش خدا یه دختره تنها پسران علوی - دختران فاطمی همه هستیم بهار عشق .:: پـــــر شکســــته ::. تینا قالب وبلاگ کسب درآمد از تبلیغات تبدیل وبلاگ به سایت قالب وردپرس تبلیغات کلیکی تبلیغ ایرانی مدل لباس آمار وبلاگ
بازدید امروز: 14
بازدید دیروز: 2 کل بازدیدها: 20674 |
||